به بهانه هفته ارتباطات و روابط عمومی؛

ظرفيت های روابط عمومی در توانمندسازی و تعالی فرهنگ سازمانی

حامدكريمي، فعال رسانه و ارتباطات ضمن تبريك هفته ارتباطات و روابط عمومی از اهميت جايگاه روابط عمومی در توانمندسازی و تعالی فرهنگ سازمانی می گويد.

ظرفيت های روابط عمومی در توانمندسازی و تعالی فرهنگ سازمانی

حامدكريمي، فعال رسانه و ارتباطات ضمن تبريك هفته ارتباطات و روابط عمومی از اهميت جايگاه روابط عمومی در توانمندسازی و تعالی فرهنگ سازمانی می گويد.

آنچه مي خوانيد برشی است از كتاب وی با عنوان " ظرفيت های روابط عمومی در مديريت تعالی سازمان‌ها"

فرهنگ سازمانی شامل سه سطح است: مصنوعات، ارزش‌ها و باورها.

در سطح اول، فرهنگ با ساخته‌های گوناگونی همچون: هنر، فناوری، الگوهای رفتاری دیدنی و شنیدنی، اسطوره‌ها، افسانه‌های دلاوری، زبان، رسوم و آیین‌ها، پوشش و غیره نشان داده می‌شود. همان مواردی که هنگام ورود به یک سازمان به چشم می‌آید.

در واقع جلوه‌های ظاهری حسی است که هنگام ورود به یک سازمان به ما دست می‌دهد؛ حال چه از نظر ظاهر و پوشش افراد، چه از نظر معماری ساختمان و چه از نظر حال و هوای محیط.

در سطح دوم «ارزش‌ها» جای دارند . ارزش‌ها را می‌توان مجموعه‌ای از هنجارها یا قوانین اجتماعی دانست که شکل‌های قابل قبولی از ارتباطات و تعاملات اجتماعی در بین گروه‌های برجستۀ فرهنگی را مهار می‌کنند.

این ارزش‌ها ابزاری فراهم می‌سازند که با آن، اعضای سازمان به تفسیر نشانه‌ها، رویدادها و موضوعات پرداخته و نشان‌دهنده‌ی باور ماندگاری هستند که یک هنجار رفتاری را بر یک هنجار متضاد برتری می‌بخشد.

ارزش‌ها عمدتاً بازتابی از ارزش‌های جامعه و محیطی است كه سازمان در آن قرار دارد. در حقیقت، ارزش‌های مورد حمایت همان اصول و ارزش‌هایی است که یک سازمان به آن معتقد است و آن‌ها را اجرایی می‌کند.

به عنوان مثال، برخی سازمان‌ها به کار تیمی اهمیت بالایی می‌دهند و این امر یکی از ارزش‌های‌شان به شمار می‌آید و کل اعضای سازمان در جهت عملی شدن آن بسیج می‌شوند. اگر در سازمان ارزش‌های کاری وجود نداشته باشند، سازمان به زودی دچار فرسایش و شکل‌گیری بیش از اندازۀ ارتباطات غیرسازمانی می‌شود.

با توجه به این‎که روابط عمومی بخش ارزش‌آفرین سازمان است. یکی از مهم‌ترین نقش‌های روابط عمومی در این بخش، آموزش و ترویج اخلاق سازمانی مبتنی بر ارزش‌های مورد قبول سازمان است.

روابط عمومی اهرم‌های فراوانی در اختیار دارد که با به‌کارگیری یکپارچۀ این اهرم‌ها می‌تواند گام‌های مؤثری در زمینۀ ایجاد هویت سازمانی و جاری کردن ارزش‌های سازمان در فعالیت‌های روزمرۀ کارکنان بردارد در ژرف‌ترین سطح، فرهنگ از «پنداشت‌های بنیادین» تشکیل شده است.

باورها، نمایه‌های تفسیری هستند که مردم آن‌ها را برای درک موقعیت‌ها و دریافت عملکردها، روابط انسانی و رویدادهای جاری به کار می‌گیرند و بدین‌طریق، مبنای عملکرد جمعی را شکل می‌دهند. این باورها در طول زمان شکل می‌گیرند؛ به‌طوری که اعضای یک گروه راهبردهایی را برای رویارویی با مسائل ایجاد می‌کنند و آن‌ها را به اعضای دیگر منتقل می‌کنند.

مردم باورها یا اعتقادات گوناگونی دارند مثل اعتقاد به خدا، اعتقاد به كارایی گروه‌های كاری و یا جمع شدن در كنار آبسردكن برای پچ‌پچ كردن و پی بردن به ماجراهای اداری محیط كار.

بعضی از باورها مربوط به نكات جزئی زندگی روزمره و بعضی از آن‌ها در حوزه‌ی مسائلی است كه از نظر فرد، سازمان و یا جامعه اهمیت زیادی دارد. به ‌طور كلی باورهای شكل‌دهنده‌ی تصمیمات بلندمدت و كلان سازمان را باورهای راهبردی (استراتژیك) و باورهای مشترك اجراكنندگان تصمیمات را باورهای كاربردی (عملیاتی) می‌نامند. هم‌سو نمودن این دو دسته باور به هم‌افزایی فرهنگی و توفیق سازمان در تحقیق اهداف خود كمك می‌كند. در غیر این‌صورت انرژی‌ها، صرف خنثی كردن یكدیگر و باعث اخلال و مانع حركت سازمان به‌ سوی هدف‌های خود خواهد شد.

باورهای راهنما، جهت حركت باورهای روزمره را تعیین می‌كنند. در واقع باورهای راهنما، تعیین‌كنندۀ روشی است كه هر فعالیت باید بر اساس آن انجام شود و باورهای روزمره روشی است كه كارها عملاً به‌ طور روزانه انجام می‌شوند. باورهای راهنما مانند قوانین بنیادی به ‌ندرت تغییر می‌كنند در حالی‌كه باورهای روزمره، به رفتار روزمره مربوط می‌شوند و متناسب با شرایط تغییر می‌كنند.

وظیفۀ روابط عمومی بررسی تاریخی سازمان و یافتن این باورها و مصداق‌های عملی آن‌هاست. اساساً یکی از وظایف روابط عمومی پررنگ کردن فعالیت‌های مثبت سازمان است. این بدان معناست که روابط عمومی بایستی دوربین نظارت خود را تنها بر نقاط ضعف افراد متمرکز نکند. نقاط مثبت را ببیند و حتی آن را منتشر کند.

روابط عمومی نهاد ارزش‌آفرین سازمان است. این ارزش‌ها در ذات افراد و سازمان وجود دارند و بایستی توسط روابط عمومی آنها را برجسته کرد تا به عنوان الگویی از ارزش‌های نهفتۀ سازمانی برای همگان معرفی شود. در مجموع می‌توان نتیجه گرفت که فرهنگ سازمانی سیستمی از استنباط و درک مشترک است که اعضای یک سازمان یا نهاد نسبت به آن سازمان دارند و همین ویژگی موجب تفکیک دو سازمان از یکدیگر می‌شود.

اگرچه تمام بخش‌های سازمان در ارتقا فرهنگ سازمانی سهیم‌اند، اما نهاد روابط عمومی در این عرصه نقش کلیدی و قابل توجهی ایفا می‌کند. روابط عمومی به عنوان یک دستگاه و اهرم ارتباطی فرآیند فرهنگ‌سازی را تسریع می‌کند و خود به عنوان یک نهاد فرهنگ‌ساز عمل می‌کند و فرهنگ چگونگی دسترسی به اطلاعات، چگونگی استفاده از اطلاعات و نیز اصول شفاف‌سازی را هم به مدیران سازمان‌ها و هم به شهروندان در بالاترین سطح ممکن انتقال می‌دهد.

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه