برای عبور از وضعیت ناترازی چه میزان سرمایه نیاز داریم؟
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی گفت: طبق محاسبات برآوردی، برای عبور از ناترازیها به چیزی بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز داریم.

وحید شقاقی شهری، ارشناس اقتصادی و عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی درباره میزان سرمایهگذاری مورد نیاز برای رفع ناترازیهای بخش انرژی و چگونگی تامین مالی برای اجرای پروژههای توسعه مدارهای انرژی در کشور اظهار میدارد: مطالعاتی در زمینه محاسبه سرمایهگذاری مورد نیاز برای رفع ناترازیها انجام دادهام و در این مطالعات میزان سرمایهگذاری برای رفع ناترازی ۸ حوزه موثر در اقتصاد از جمله ناترازی بنزین، آب، برق، گاز، فرونشست زمین، صندوقهای بازنشستگی و بانکها مورد محاسبه قرار گرفته است که بخشی از این ناترازی در فرسودگی زیرساختها به دلیلعدم سرمایهگذاری در طول سالهای گذشته ایجاد شده است.
رقم سرمایهگذاری برای مجموع ناترازیها برآوردی است و اعداد و ارقام دقیقی وجود ندارد، اما طبق محاسبات برآوردی، این ناترازیها به چیزی بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد.
سرمایهگذاری ۲۶۰ میلیارد دلاری برای رفع ناترازی انرژی لازم است
شقاقی شهری ادامه میدهد: در دولت گذشته چند عدد برای سرمایهگذاری مور نیاز رفع ناترازی این حوزه اعلام شد. طبق محاسبات انجام شده برای بخش نفت و بنزین چیزی حدود ۲۶۰ میلیارد دلار سرمایه نیاز است. بنابراین از ۵۰۰ میلیارد دلار سرمایه اعلام شده، ۲۶۰ میلیارد دلار سرمایه برای رفع ناترازی حوزه انرژی مورد نیاز است و احتمالا برای حوزه آب و به دنبال آن حوزه فرونشست زمین به سرمایهای بین ۲۰ تا ۵۰ میلیارد دلار نیاز داریم.
این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه این میزان سرمایهگذاری برای ناترازیها ایستا نیستند، میگوید: اینگونه نیست امروز عددی از میزان سرمایهگذاری مورد نیاز برای رفع ناترازی اعلام شود و سال بعد هم همین عدد و رقم بتواند ناترازیها را رفع کند، چراکه با گذر زمان فرسایش بیشتر میشوند و طبیعتا منابع لازم برای برطرف کردن استهلاک افزایش مییابد. با گذشت زمان، شرایط ناترازیها تغییر میکند و وضعیت تشدید میشود، بنابراین هر چه دیرتر برای جبران ناترازیها اقدام کنیم هزینه رفع ناترازیها بیشتر میشود.
علاوه بر موضوع فرسودگی، یکی دیگر از دلایل افزایش هزینههای رفع ناترازی، افزایش مصرف است. همان طور که گفته شد هر چه در سرمایهگذاری برای رفع ناترازی تعلل کنیم، رقم سرمایهگذاری بالاتر میرود. دلیل مهم ناتوانی کشورهایی که با ناترازی مواجه شدند و نتوانستند مساله خود را حل کنند، همین موضوع بوده که در سرمایهگذاری برای رفع ناترازی تعلل کردند.
مصداق این موضوع میتواند نم پس دادن سقف یک خانه باشد که اگر بلافاصله برای تعمیر اقدام شود، تعمیر با هزینه کم انجام میشود اما اگر از این موضوع هر چند کوچک غافل شوند، ممکن است با گذشت زمان، تخریب وسیع شود و در نهایت سقف فرو بریزد. فرسودگی هم در اقتصاد چنین ماهیتی دارد؛ وقتی کاهش ناترازی با تاخیر انجام شود، ارقام مورد نیاز برای رفع آن بیشتر میشود.
قیمت دستوری انرژی مانع بزرگ جذب سرمایههای بخش خصوصی است
شقاقی شهری در زمینه راهکارهای تامین مالی برای سرمایهگذاری چند ده میلیارد دلاری در شرایط فعلی که دولت با محدودیتهای مالی مواجه است، اظهار میدارد: معتقدم اگر بتوانیم قیمت دستوری را حذف کنیم -که البته در این باره مقاومتهای زیادی وجود دارد- به طور قطع بخش خصوصی حاضر به سرمایهگذاری در این حوزهها خواهد شد. اما امروز با توجه به اینکه انرژی با قیمتهای دستکاری شده عرضه میشود، سرمایهگذاری در این بخش صرفه اقتصادی ندارد، بنابراین بخش خصوصی هم تمایلی به سرمایهگذاری در این بخش ندارد.
قیمت دستوری همواره به اقتصاد علامت اشتباه میدهد. ۳۰ سال است که به اقتصاد علامت اشتباه دادهاند و به همین دلیل در این مدت سرمایه گذار تمایلی به سرمایهگذاری در حوزه نیروگاهها نداشته است. حتی قیمتهای دستوری این علامت اشتباه را به اقتصاد دادهاند که در بخش انرژی تجدیدپذیر هم سرمایهگذاری نشده است. بنابراین یکی از اقدامات برای تامین مالی این است که بتوانیم اصلاحاتی را در نظام قیمتگذاری انجام دهیم تا بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در حوزههایی که با ناترازی مواجهه است، ترغیب شود.
از خارجیهای مشتاق به بازار ایران غافل نمانیم
شقاقی شهری درباره روش دیگر تامین مالی برای سرمایهگذاری در بخش انرژی میگوید: روش دیگر استفاده از ظرفیت سرمایهگذاران خارجی است. میتوان به سرمایهگذاران خارجی امتیاراتی داد که نسبت به سرمایهگذاری در این حوزهها جذب شوند. اگر حضور و سرمایهگذاری در این پروژهها برای خارجیها صرفه اقتصادی داشته باشد، حاضر هستند حتی در شرایط فعلی هم وارد بازار ایران شوند، اما متاسفانه با وجود اینکه ظرفیت خوبی در این حوزه هم داریم، از آن غافل ماندهایم.
در واقع ما نتوانستهایم به سرمایهگذاران امتیازات جذابی ارائه دهیم که نظر آنها برای سرمایهگذاری در ایران جلب شود وگرنه این گونه نیست که در شرایط تحریمی هیچ سرمایهگذار خارجی تمایلی به سرمایهگذاری در ایران نداشته باشد. میتوان در بحث واگذاری پروژهها به سرمایهگذاران داخلی، شرط الزام شریک خارجی را فعال کنیم. نمونه این اقدام در منطقه آزاد ارس در حال اجرا است و سرمایه گذاران داخلی توانستهاند با شریک منطقهای وارد پروژههای مختلفی شوند و تولید مشترک داشته باشند.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه که اگر دولت بستر را ایجاد کند، بخش خصوصی مسیر سرمایهگذاری را پیدا میکند، بیان میدارد: روش سوم برای تامین منابع مورد نیاز سرمایهگذاری در رفع ناترازیها، مشارکت عمومی و خصوصی است. میتوان از این طریق پروژههایی که بر زمین مانده و دولت نتوانسته آن را به اجرا برساند، احیا کرد؛ به این معنا که در یک پروژه هم دولت و هم بخش خصوصی مشارکت داشته باشند و مشارکت بین دولت یا بخش عمومی با بخش خصوصی صورت میگیرد.
برای رفع ناترازی انرژی، زمان محدودی در اختیار داریم
شقاقی شهری با تاکید مجدد بر بحث زمان سرمایهگذاری ۲۶۰ میلیارد دلاری برای رفع ناترازی بخش انرژی میگوید: سرمایهگذاری باید در یک بازه زمانی ۳ تا ۵ ساله صورت بگیرد که البته این رقم برای رفع ۸ ناترازی به چیزی حدود ۵۰۰ میلیار دلار میرسد ؛ رقمی که از تولید ناخالص داخلی کشور بیشتر است. امروز عددی که برای رفع ناترازی به آن نیاز داریم بیشتر از تولید ناخالص داخلی بوده و این موضوع نگران کننده است.
این روند ناترازی که با گذر زمان شدیدتر میشود و به سرمایهگذاری بیشتری نیاز دارد خود دور باطلی را ایجاد میکند، چراکه وقتی ناترازیها شدیدتر میشوند منجر به قطعی آب و برق و گاز خواهند شد و به دنبال این قطعیها، تولید شرکتها و کارخانهها کاهش پیدا میکند و صادرات کمتر میشود و تولید ناخالص داخلی کوچکتر و در ادامه این چرخه ناترازیها هم بیشتر خواهد شد و در نهایت در آمد کشور کمتر و هزینه برای رفع ناترازیها بالاتر میرود.
نظر شما