خلاصه داستان سریال تاسیان قسمت اول تا آخر
سریال ایرانی تاسیان به نویسندگی و کارگردانی تینا پاکروان و تهیهکنندگی علی اسدزاده محصول سال ۱۴۰۳ می باشد در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد به خلاصه داستان سریال تاسیان از قسمت اول تا آخر پرداخته ایم.

سریال «تاسیان» تازه ترین محصول اختصاصی پلتفرم فیلمیو به نویسندگی و کارگردانی تینا پاکروان و تهیهکنندگی علی اسدزاده از جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ هر هفته ساعت ۸ صبح منتشر خواهد شد. در این سریال هوتن شکیبا، بابک حمیدیان، مهسا حجازی، محمدرضا غفاری، مجید یوسفی، رضا بهبودی، نسرین نصرتی، امیرحسین صدیق، پوریا شکیبایی، افشین حسنلو، مهرداد نیکنام، محمد شیری و مائده طهماسبی و... ایفای نقش کردهاند، البته نکته جالب این سریال حضور افتخاری هنرمندان توانایی چون مهران مدیری، محمدرضا شریفی نیا، مجید مظفری، شهرام قائدی و عاطفه رضوی می باشد.
خلاصه داستان سریال تاسیان
هر جمعه تاسیان می شود بی تو...
خلاصه قسمت پنجم سریال تاسیان
قسمت پنجم : امکان دوم
شیرین همراه با یه بسته هدیه میره دم در سازمان و میگه من با آقای خسرو کار دارم، بهش میگن اینجا خسرو نداریم، میگه شاید اسم سازمانیشون باشه، اما جواب درستی نمی گیره، شیرین مجبور میشه از اونجا دور بشه، سعید از پنجره اتاقش می بینه که شیرین داره میره، به امیر میگه اسم سازمانیت رو گذاشتی خسرو، این دختره اومده اینجا با یه کادو فکر کردی فیلم سینمایی هست؟ دختره رو بدون چشم بند فرستادی بره اگه کسی بفهمه بدبختی، درباره این موضوع به کسی حرفی نمیزنی و میگی اطلاعی نداری. امیر که خیلی خوشحال بود فقط میگه چشم. بعد میگه نه چک زدیم نه چونه ...
ادامه خلاصه قسمت پنجم سریال تاسیان را در اینجا بخوانید.
خلاصه قسمت چهارم سریال تاسیان
شیرین و امیر تو اتاق بازجویی بودند شیرین از امیر تشکر می کنه که کمکش کرده، امیر میگه من دورادور شما رو میشناختم اما با دیدن اعلامیه ها تو کیف شما شوکه شدم، هرچند که اعلامیه ها مال دختر عمه اتون مریم خانم بود، من کیف شما سفید بود کیف دخترعمه اتون رو هم سفید کردم اما واقعا همچین کارهایی در شأن شما و خانوادتون نیست، کسی که نورماه رو به تصویر میکشه همیشه برای من سفیده حتی اگه رنگ مورد علاقه اش آبی باشه. شیرین تعجب میکنه که شما از کجا میدونید؟ امیر میگه چون
خلاصه قسمت چهارم سریال تاسیان را در اینجا بخوانید.
خلاصه قسمت سوم سریال تاسیان
قسمت سوم: بلیط بخت
دو ماه بعد
جشن رونمایی کتاب مریم و شیرین هست با نیت اینکه هزینه جشن برای بچه های بی سرپرست جمع میشه. در کنار دوستان و آشناها، تیمسار و پسرش هم میان و البته امیر با یه سبد گل بزرگ تو جشن حاضر میشه و میشنوه که هما به مریم داره میگه که چهارشنبه قراره تیمسار برای پسرش بیان خواستگاری شیرین، امیر باشنیدن این خبر ...
ادامه خلاصه قسمت سوم سریال تاسیان را در اینجا بخوانید.
خلاصه قسمت دوم سریال تاسیان
قسمت دوم عاشقش نیستم
بعد از دستگیری امیر تو اتاق بازجویی هرچی میگه این کاغذ اعلامیه نیست و شعر هست یکی سفارش داده بود من آوردم اونجا قبول نمیکنند، ازش میپرسن کی سفارش داده بود؟ امیر میگه اگه میدونستم که میگفتم من تا اومدم اونجا فهمیدم چه کلاهی سرم رفته سریع زدم بیرون همکاراتون شاهدند حتی دو دقیقه نشد. من اهل کتابم اهل سیاست نیستم. بازجو بهش میگه اسم کتابهایی که خوندی رو بنویس.
خلاصه قسمت دوم سریال تاسیان را در اینجا بخوانید.
خلاصه قسمت اول سریال تاسیان
قسمت اول: ده شب
جعفر در حال کندن زمینه نازی مدام بهش میگه زودتر بکن تا بیدار نشده اونقدر طولش میدن تا جمشید میاد میگه این اینجا چیکار میکنه؟ ( یه چیزی مثل جنازه پیچیده شده بود) بعد به جعفر میگه این همه وقت تازه یه ذره کندی؟ جمشید به جعفر و نازی میگه تا برن بیارنش. شیرین بالاخره با سر و صدا بیدار میشه و میاد ببینه چه خبره می بینه یه چیزی پارچه پیچ تو حیاطه...
ادامه داستان سریال تاسیان قسمت اول را در اینجا بخوانید.
نظر شما