یادداشت اختصاصی از حمیدرضا حاجی اشرفی
انتقال پایتخت به مکران، اندیشه ای آرمانگرایانه و غیر قابل اجراست
در طی روزهای اخیر به کرات سخنانی از سوی ریاست محترم جمهور و اعضا هیات دولت در خصوص انتقال پایتخت و نیز تاکید بر توسعه دریا محور که البته منظور سواحل شمالی ایران در خلیج همیشه فارس و سواحل شمالی دریای عمان عنوان می شوند را می شنویم .
از آنجاییکه هر دولت در ایران فقط ۸ سال زمان برای کارهای اجرایی دارد و اصولا دولت ها در ایران مجری برنامه های پنجساله ( برخی ها می گویند چهارساله توسعه ) هستند و برنامه ها و وعده های آنها نمی تواند خارج از چارچوب قوانین توسعه و خارج از مهلت ۸ ساله محدود آنان تعریف شود ، لذا هر ایده و طرح خارج از مواد قانونی برنامه های توسعه قابلیت اجرایی ندارد.
لذا چون انتقال پایتخت در قانون برنامه هفتم و یا حتی در برنامه های چشم انداز ۲۰ سال منتهی به ۱۴۰۴ و برنامه آمایش سرزمین پیش بینی نشده ، سخن گفتن همزمان از اجرا برنامه هفتم و انتقال پایتخت به مکران، اندیشه ای آرمانگرایانه و غیر قابل اجراست .
اکنون علی رغم انتقادات به برخی از مواد قانون برنامه هفتم، تنها سند بالادستی مورد توافق دولت و مجلس اولویت تمرکز اذهان و عملیات اجرا آنرا ایجاب می کند .
اما سخنان دوگانه و متناقض مسئولین دولتی برای اجرا همزمان دو پروژه عظیم ملی با توجه به انبوه محدودیت ها و ناترازی ها و موانع داخلی و خارجی تحمیلی به نظام تصمیم گیری کشور ، آدم را یاد آن ضرب المثل [ سنگ بزرگ نشانه نزدن است ] می اندازد . چرا ؟!
زیرا ، همچون فرآیند آموزش که دروس پیش نیاز ، شرایط آموختن دروس اصلی برای دانشجویان را فراهم می کنند ،با توجه به محدود بودن سرمایه های ملی و نیروهای مدیریتی و اجرایی و کمبود زمان برای پیاده سازی توافقات کنوانسیونهای آب و هوایی تحت نظارت سازمان ملل متحد که برای همه کشورها الزام آورند از یکسو و از سوی دیگر اشتغالزایی برای قریب چهار میلیون نفر در چهار سال در اقصی نقاط کشور و رشد ۸ درصدی GDP همه بخش های اقتصادی کشور توافق و مصوب شده ، دیگر چه مجالی از برای برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت انتقال پایتخت از تهران به منطقه دیگر توسط دولت چهاردهم باقی میماند!!
گرچه انتقال پایتخت بنا به جمیع عوامل، اقدامی اصولی و منطقی برای کشور است، اما آنرا می توان بعد از اتمام اولویت های مهمتر، اندیشید و پیاده سازی نمود. اما وضعیت کنونی ناترازی ها و شرایط سخت اقتصاد داخلی، تحمیل تحریم ها ناجوانمردانه و فقدان وفاق واقعی بین تصمیم سازان و تصمیم گیران کشور در چگونگی حل مسائل و مباحث استراتژیک ،بنابر این رعایت اصول عقل و منطق حکم میکند، انتخاب اولویت دولت در مدت فعالیتش، تمرکز بر اجرا برنامه هفتم باشد .
تا بقول نیاکان خردمند ایرانی : [ آسیاب به نوبت ] در زمان مقتضی به انتقال پایتخت به مکران اندیشه و اقدام شود.
اینرا همیشه بیاد بیاوریم [با یکدست نمیتوان دو هندوانه بزرگ برداشت و سالم به مقصد رسانید ]
نظر شما