یک فاجعه، یک هشدار ملی: آموزش تربیت جنسی، گمشده بزرگ در نظام آموزشی ایران
در هفتههای گذشته، انتشار خبر مربوط به تعرض جنسی به چند تن از دانشآموزان دبستانی در یکی از مدارس شهر ری، موجی از نگرانی، خشم و اندوه را در میان افکار عمومی بهوجود آورد.

اگرچه این حادثه در ظاهر، رخدادی جنایی با محوریت یک فرد متهم به تعرض جنسی است، اما در واقع، این پرونده تصویری تلخ و هشدارآمیز از شکست ساختاری در نظام آموزشی و حقوقی کشور در صیانت از ابتداییترین حقوق کودکان را به نمایش میگذارد. در این گزارش، تلاش شده است تا ابعاد اجتماعی، حقوقی، تقنینی و ساختاری این فاجعه مورد تحلیل قرار گیرد و ضرورت تدوین یک رویکرد پیشگیرانه، علمی و جامع برای آموزش تربیت جنسی در مدارس بررسی شود.
حادثهای فراتر از یک جرم فردی
حادثه شهر ری، نباید صرفاً بهعنوان ارتکاب یک جرم فردی تحلیل شود؛ چراکه آنچه این رخداد را به یک بحران ملی تبدیل کرده، نه صرفاً وقوع تعرض، بلکه فقدان یک نظام حمایتی مؤثر در محیط مدرسه، نبود آموزشهای پیشگیرانه و ناآگاهی عمومی نسبت به مفهوم «حق کودکان بر خودمراقبتی» است. در واقع، این حادثه یک نقطه شکست برای نظام آموزشوپرورش، نهادهای حمایتی کودک، و چارچوبهای تقنینی کشور بهشمار میرود.
خلأ آموزش جنسی در مدارس: مصداق نقض حقوق بنیادین کودک
مطابق ماده ۱۹ کنوانسیون حقوق کودک که ایران نیز به آن پیوسته، دولتها موظفاند «همه اقدامات مناسب» را برای محافظت از کودک در برابر تمامی اشکال خشونت، بهرهکشی و سوءاستفاده جنسی اتخاذ کنند. این ماده، آموزشهای پیشگیرانه و توانمندسازی کودکان را ذیل اقدامات حمایتی تعریف کرده است. همچنین، تفسیر عمومی شماره ۱۳ کمیته حقوق کودک تأکید میکند که آموزشهای مبتنی بر مهارتهای زندگی از جمله خودمراقبتی جنسی، بخش مهمی از مسئولیت دولتها در پیشگیری از خشونت علیه کودکان است.
در ایران، علیرغم تصویب قوانینی نظیر قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹، همچنان هیچ برنامه ملی یا الزام قانونی برای آموزش تربیت جنسی در مدارس وجود ندارد. این خلأ تقنینی، موجب شده تا یکی از کلیدیترین ابزارهای دفاعی کودک در برابر آزار، یعنی دانستن و فهمیدن، از او سلب شود.
نقش نظام آموزشی در فاجعه: از انفعال تا مسئولیت حقوقی
در ساختار فعلی نظام آموزشوپرورش، نهتنها محتوای رسمی درباره آموزش تربیت جنسی وجود ندارد، بلکه معلمان، مشاوران و حتی مدیران مدارس نیز در خصوص مواجهه صحیح با نشانههای کودکآزاری یا گزارشدهی آن، آموزش کافی ندیدهاند. بسیاری از مدارس فاقد مشاور حرفهای کودک یا مددکار اجتماعیاند و مواردی از ایندست، غالباً در لایههای پنهان و نادیده باقی میمانند.
در حادثه شهر ری نیز، اگر دانشآموزان میدانستند تعرض جنسی چیست، اگر معلمان ابزارهای گزارشدهی در اختیار داشتند، و اگر مدرسه بخشی از یک نظام هماهنگ بینبخشی با نهادهای حمایتی، روانشناختی و قضایی بود، این فاجعه میتوانست در همان مراحل نخستین متوقف شود. در نتیجه، وزارت آموزشوپرورش نه صرفاً بهعنوان نهاد تعلیمدهنده، بلکه بهمثابه یکی از ارکان تضمینکننده حقوق کودکان، باید پاسخگو باشد.
انکار اجتماعی و سیاستزدگی تربیت جنسی
یکی از عوامل اصلی عقب افتادن ایران در آموزش جنسی کودکان، تبدیلشدن این مفهوم به یک تابوی فرهنگی است. آموزش تربیت جنسی، بهاشتباه تهدیدی علیه ارزشهای اخلاقی تلقی شده، حال آنکه در بسیاری از کشورهای اسلامی مانند مالزی، اندونزی و تونس، این آموزشها با چارچوبهای بومی و مذهبی سازگار شدهاند. در مقابل، جامعه ایرانی همچنان با انکار، انفعال و تأخیر، از پذیرش این ضرورت علمی و حقوقی طفره میرود.
این غفلت تقنینی و فرهنگی، کودکان را در برابر آسیبهای جنسی، در موقعیتی بیدفاع قرار داده است؛ موقعیتی که فجایعی چون حادثه شهر ری تنها یکی از پیامدهای آن است.
آموزش، نه تهدید بلکه سنگر نخست دفاع از کودک
در پرتو این فاجعه، باید آموزش تربیت جنسی را نه یک موضوع اخلاقی محل مناقشه، بلکه یک حق انسانی و ابزار دفاعی بنیادین برای کودک دانست. سکوت نظام آموزشی، نظام قانونگذاری و خانوادهها، به معنای مشارکت ناخواسته در چرخه آزار است. فریادهای خاموش کودکان، هشدار روشنی است که سیاستگذاران نباید از آن غافل بمانند.
پیشنهادات راهبردی برای اصلاح ساختار حمایتی کودکان
برای جلوگیری از تکرار فجایعی نظیر حادثه شهر ری، لازم است اقدامات زیر بهطور فوری در دستور کار نهادهای تصمیمگیر قرار گیرد:
تدوین سند ملی آموزش خودمراقبتی و تربیت جنسی کودکان با حضور متخصصان علوم تربیتی، روانشناسی، فقه، جامعهشناسی و حقوق.
ایجاد سازوکارهای الزامآور قانونی برای آموزشهای پیشگیرانه در سطح مدارس در قالب اصلاح قانون حمایت از کودکان.
ایجاد یک نظام بینبخشی هماهنگ میان آموزشوپرورش، بهزیستی، قوه قضائیه و نهادهای غیردولتی برای شناسایی، گزارش و رسیدگی به موارد کودکآزاری.
آموزش والدین، معلمان و مدیران مدارس برای شناخت نشانههای تعرض جنسی و نحوه صحیح برخورد با آن، بدون سرزنش یا انکار کودک.
از فاجعه به فرصت
حادثه دردناک شهر ری، میتواند و باید به نقطه عطفی برای بازنگری اساسی در سیاستهای حمایتی از کودکان تبدیل شود. کودکان، آسیبپذیرترین قشر جامعهاند، و مسئولیت سنگینی بر دوش سیاستگذاران، معلمان، خانوادهها و رسانهها قرار دارد. آموزش، نخستین خط دفاعی در برابر خشونت پنهان است و هر روز تأخیر در اجرای آن، بهایی سنگین به همراه خواهد داشت.
آموزش را آغاز کنیم، پیش از آنکه دوباره دیر شود.
نظر شما