جزئیات زندگی شخصی سید حسن نصرالله از زبان دخترش
شبکه ۱۲ اسرائیل گزارش می دهد که زینب نصرالله، دختر حسن نصرالله نیز در حمله بیروت کشته شده است.
«زینب نصرالله» دختر سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان است که خیلی سخت حاضر میشود تا رسانهای شود. او بسیار ساده و بدون تشریفات است. اسلوب سخن گفتن وی ساده، عمیق و در عین حال دارای پیام است. اما با این حال میپذیرد که با خبرگزاری ما گفتگویی کوتاه انجام دهد. فرصتی که فرارسیدن روز جهانی قدس آن را امکان پذیر و آسان کرد.
به گزارش مهر، گفتگویی که در آن به نقش مهم، برجسته و تأثیرگذار رهبر معظم انقلاب اسلامی در تحقق دستاوردها و پیروزیهای مقاومت اشاره شده است. مشروح این گفتگو از نظر میگذرد؛
شما چگونه مسیر علمی خود را کامل کردید و به پایان رساندید؟
من ازدواج کردم و همچنان به تحصیلات خود ادامه دادم. صاحب دو فرزند شدم اما با وجود این مسأله به تحصیلات خود در منزل ادامه دادم و در امتحانات رسمی دبیرستان نیز شرکت کردم. پس از پایان دوره دبیرستان وارد دانشگاه شدم. طبیعتاً تمامی این مسیر با کمکهای همسرم و همچنین مادرم طی شد. آنها در نگه داری فرزندانم نقش مهمی ایفا کردند و اگر کمک آنها و لطف خداوند نبود، نمیتوانستم تحصیلاتم را کامل کنم.
آیا شما به دلیل برخی تدابیر امنیتی، در دوران کودکی و یا نوجوانی احساس نقص عاطفی داشتید؟
تدابیر امنیتی در دوران کودکی من بسیار کمتر از دوران نوجوانی بود. در آن زمان احساس میکردیم که باید زمان بیشتری را با پدر خود سپری کنیم زیرا به دلیل مشغلههای فراوان، ایشان خیلی در کنار ما نبودند. در دوره نوجوانی اما تدابیر امنیتی بیشتر شد؛ طبیعی هم بود چراکه پدرم در کسوت دبیرکلی حزب الله قرار داشت.پس از جنگ ۳۳ روزه نیز تدابیر امنیتی برای ما بیش از پیش تشدید شد. در این هنگام بود که دیدارهای ما با پدرمان کمتر و کمتر شد.
طبیعتاً احساسات و عواطف زیادی از سوی پدرمان به ما منتقل شد هرچند که دوست داشتیم تا این احساسات و عواطف به صورت مستقیم و مستمر وجود داشته باشد. در هر صورت، به لطف خدا عزم و اراده ما سست نخواهد شد. ما این صبر و عزیمت را مسئولیت خود در کنار این رهبر بزرگ میدانیم.
شما در چه رشتهای تحصیل کردید؟
من دوره دبیرستان را به پایان رساندم و سپس به تحصیل در علوم اجتماعی در دانشگاه لبنان پرداختم. در دوره کارشناسی ارشد نیز در رشته علوم اسلامی تحصیل کردم. پس از آن وارد دانشگاه بین المللی «المصطفی» در لبنان شدم و هم اکنون نیز مشغول تحصیلات حوزوی در این دانشگاه هستم.
شما چه زمانی ازدواج کردید؟ همسر خود و شریک زندگیتان را چگونه انتخاب کردید؟
من همواره دوست داشتم با مجاهدی از مجاهدان مقاومت اسلامی ازدواج کنم. پس از آزادسازی اراضی اشغال شده در سال ۲۰۰۰ میلادی به همراه مادرم و برادرم به منزل خالهام در محور جنوبی رفتیم. خاله من در همان روستایی که همسرم در آنجا زندگی میکرد، سکونت داشت. روزی همسرم مرا دید و از خواهرش درباره من سوال کرد. وی به خواهرش گفت که میخواهد با من ازدواج کند.
این در حالی است که همسرم در آن زمان نمیدانست که من دختر سید حسن نصرالله هستم. با این حال، خواهرش مسأله را میدانست و به او نیز اطلاع داد که من دختر دبیرکل حزب الله لبنان هستم. زمانی که آنها به خانه ما آمدند تا درباره ازدواج صحبت کنند، مادرم خطاب به آنها گفت که باید در ابتدا با سید حسن نصرالله صحبت کند. پدرم نیز خانواده همسرم را به خوبی میشناخت؛ آنها از خانوادههای مجاهدان بودند؛ خانوادهای که در مسیر جهاد، شهید هم داده بود. الحمدلله توفیق حاصل شد و ما ازدواج کردیم.
شما تاکنون بارگاه تمامی ائمه (ع) را زیارت کردهاید؟ آیا میتوانید از دعاها، مناجاتها و توسلهای سید حسن نصرالله با ما بگویید؟
سید حسن نصرالله هیچگاه نه نماز شب و نه تلاوت قرآن کریم را ترک نکرده است. ما تاکنون موفق به زیارت تمامی ائمه (ع) نشدهایم و فقط امام رضا (ع)، امام حسین (ع) و امیر المؤمنین (ع) را زیارت کردهایم. درخصوص توسلها و مناجاتهای پدرم نیز باید بگویم که طبیعتاً او دائماً در حال عبادت و مناجات است اما نمیتوانم به صورت مصداقی به ماهیت این عبادتها و مناجاتها اشاره کنم، زیرا ما به دلیل مشغلههای پدر، خیلی کم در کنار یکدیگر هستیم.
آنچه که میتوانم به صراحت بگویم این است که وی هیچگاه نماز شب خود را ترک نکرده است. او همچنین هیچگاه تلاوت قرآن را ترک نکرده است. کما اینکه همواره مواظبت میکند تا ادعیههای مختلف را به جای آورد.
به نظر شما مهمترین ویژگیهای شهید هادی نصرالله چیست؟
من چیز زیادی از هادی به یاد نمی آورم زیرا زمانی که او به شهادت رسید من ۱۲ سال داشتم و او نیز به دلیل فعالیتهای جهادی خود زمان زیادی را در کنار ما نبود. به هر حال، او انسان خدمتگذار، مؤدب و مؤمنی بود و هیچگاه حتی با سخنانش دیگران موجب آزرده خاطر شدن دیگران نمیشد. بسیار انسان متواضعی بود و نمیخواست کسی او را بشناسد. او به شدت به پدر و مادرمان احترام میگذاشت و از آنها تبعیت میکرد.
نقش مادر خود در مسیر جهاد همسر و فرزندش را چطور ارزیابی میکنید؟
مادر من نیز همچون دیگر زنان مجاهد غیبت طولانی مدت همسر خود را تحمل کرد و مسئولیت تربیت فرزندان را به دوش کشید. وی در شرایط امنیتی سختی این کارها را انجام داد. او به راستی کهمادرم عزم و اراده پدر و برادرم در مسیر جهاد را تقویت کرد؛ این مسئولیتی است که تمامی مادران مجاهد به آن عمل میکنند در این مسیر جهاد کرد. او به پدرم و برادرم در مسیر جهاد کمک کرد. او نه تنها عزم و اراده پدرم و برادرم را سست نکرد که موجب تقویت این عزم و اراده آنها شد. این مسئولیتی است که تمامی زنان مجاهد به آن عمل میکنند.
به نظر شما، کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی چه تأثیری بر جوانان لبنانی دارد؟
بگذارید درباره جوانان حزب الله سخن بگویم. واقعیت آن است که رهبر معظم انقلاب اسلامی حضور پررنگی در میان جوانان ما و خانوادههای ما در حزب الله دارند. ایشان به مثابه یک رهبر در سطح انقلابی هستند و در سطح دینی نیز ولی فقیه محسوب میشوند. سخنان و بیانات ایشان تأثیر خاصی بر تمامی نفوس و افکار دارد و همه کسانی که این سخنان را میشوند تلاش میکنند آن را عملی سازند.
مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی در حمایت از مقاومت را چگونه میبینید؟
رهنمودهای رهبر انقلاب ایران پیروزیهای بزرگی برای مقاومت رقم زدواقعیت آن است که رهبر معظم انقلاب اسلامی ۲ نوع حمایت از مقاومت به عمل آورده و میآورند؛ یک نوع حمایت معنوی است و دیگری حمایت مادی. حمایت معنوی رهبر معظم انقلاب از طریق اظهارات و بیاناتی بود که خطاب به ملت لبنان به ویژه در شرایط سخت مانند جنگ ۳۳ روزه مطرح کردند. این حمایت معنوی ایشان روحیه و انگیزه دوچندانی را به ما داد.
علاوه بر این، حمایت مادی رهبر معظم انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران به طور عام همواره شامل حال مقاومت بوده است. این نوع حمایت نیز در کنار حمایت معنوی نقش مهمی در حفظ و ارتقا عزم و اراده مقاومت داشته است. این حمایتها تاکنون دستاوردها و موفقیتهای زیادی را برای مقاومت در لبنان رقم زده است.
از همین روی، من از خداوند متعال میخواهم تا برخی مشکلاتی را که ملت ایران و رهبران آن با آن مواجه هستند، رفع کند؛ تا بدین ترتیب، جمهوری اسلامی ایران همچنان سنگر مقاومت در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی باقی بماند.
شما آینده رژیم صهیونیستی و عاقبت آن را چطور میبینید؟
آنچه که ما درباره عاقبت رژیم صهیونیستی به آن اعتقاد داریم، وعده خداوند متعال در قرآن کریم است. خداوند متعال در سوره مبارکه اسرا به مجاهدان خود وعده ورود به مسجدالاقصی مبارک را داده است. این به معنای زوال رژیم اشغالگر صهیونیستی است. از خداوند متعال میخواهیم تا این وعده در عصر کنونی ما محقق شود.
نظر شما