اهمیت جنگ روایتها در حمله اسرائیل به ایران
هنوز حملات اسرائیل به ایران تمام نشده بود که جنگ روایتها آغاز شد. این روایتپردازیها نیز لزوما بازتاب واقعیت میدانی نیست و هدف از آن خلق تصویری متفاوت است که در چنین مواقع حساسی نقش یک سلاح راهبردی را بازی میکند.
روایت ایران و اسرائیل در نقطه مقابل هم و کاملا متناقض است و تنها دو نقطه اشتراک دارد و آن هم این که حمله محدود بوده و اهداف نیز نظامی بودهاند.
اما اسرائیل حمله به ۲۰ هدف نظامی را “موفقیتآمیز” خوانده و گفت که با ۱۰۰ جنگنده و چندین پهپاد آن را انجام داده است. ایران نیز مقابله پدافند هوایی با حملات را «موفقیتآمیز» میداند و از «خسارت محدود» میگوید.
اسرائیل میگوید که سیستمهای پدافندی، مخازن موشک و پهپاد، مراکز تولید موشکهای بالستیک دور برد را هدف قرار داده و ایران تاکید میکند که حملات شکست خورده و آسیب خاصی وارد نشده است.
واقعیت چیست؟
واقعیت این که در جنگها و تنشهای نظامی، معمولا وقتی اهداف نظامی – و نه تاسیسات زیربنایی مدنی- مورد حمله قرار میگیرد، نمیتوان به دیتای دقیق و شفافی دست یافت؛ اما از شواهد و قراین و لابلای مواضع رسمی و گزارشها میتوان به رگههایی از واقعیت و نه کل آن رسید.
ابهامات درباره خود حمله زیاد است؛ این که چگونه انجام شده است؟ صرفا از طریق جنگنده بوده یا پهپادها و کوادکوپترها هم نقش داشتند؟ اگر واقعا کوادکوپتری در مشارکت داشته باشد، احتمالا از داخل بلند شده است. اما از کجا و چطور؟
در مورد مسیر عبور جنگندهها هم ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرد که از حریم هوایی عراق به فاصله صد کیلومتری مرز ایران رسیده و اقدام به شلیک کردهاند. اما چون عراق همسایه اسرائیل نیست احتمالا از سوریه یا اردن وارد فضای عراق شدهاند و احتمال اولی بیشتر است.
در آن سو نیز نمیتوان روایت اسرائیل را وحی منزل پنداشت. آیا واقعا ۱۰۰ جنگنده و به روایتی دیگر ۱۴۰ جنگنده در حمله مشارکت داشتند؟ یا این عدد بزرگ هم بخشی از همان روایتپردازی برای خلق تصویری است که اسرائیل قبل از حمله، انتظارات را درباره آن بالا برد؛ اما مخدوش شد و محدود بودن حمله (صرف نظر از نتایج آن) تناسبی با آن تصویر برساخته از تهدیدها و عملیات روانی گسترده نداشت.
اگر بنا به برخی منابع، آسیبی «کاری» به سیستم پدافندی و مراکز موشکی و پهپادی ایران وارد شده باشد، دلیلی ندارد که اسرائیل به ۲۰ هدف بسنده کند و بیمحابا ادامه ندهد و سراغ تاسیسات هستهای و غیره نیز نرود. دلیلی هم ندارد که قبل از حمله اطلاعرسانی کند و اهداف را هم به نوعی لو دهد.
حملات «موفق» برای خلع قدرت تهاجمی و دفاعی دشمن که لزوما نباید قبلش اطلاعرسانی شود و همین خود پیشرانی برای ادامه کار تا آخر است.
البته مانع بازدارنده در برابر جنگ اسرائیل نه پدافند ایران بلکه قدرت تهاجمی موشکی است و وجود شهرهای زیرزمینی هم امکان وارد آوردن آسیب «کاری» به آن را به حداقل ممکن رسانده است.
نکته دیگر این که اسرائیل با شروع حمله بر خلاف تعامل با عملیات موشکی دوم ایران هیچ اقدامی برای اعلام آمادهباش کامل در جبهه داخلی خود در برابر واکنش احتمالی انجام نداد. چرا؟ در حالی که پدافند غیرعامل اسرائیل کوچکترین احتمال را هم در نظر میگیرد و تدابیری را اعلام میکند.
آیا اسرائیل ظاهرا «مطمئن» بوده است که ایران دستکم سریع واکنش نشان نمیدهد؟ اما این اطمینان خاطر از کجا آمده است؟ از این که حمله محدود و ضعیف است و نیازی به پاسخ ندارد؟
یا این که گمان برده است که با حمله، قدرت واکنش از ایران سلب میشود؟ اما آیا با زدن ۲۰ هدف تمام توان موشکی و پهپادی ایران از کار میافتد؟
روایت غیر رسمی اسرائیل هم متضمن ورود جنگندهها به آسمان ایران نیست و اساسا با حملات موشکی از دور هم آسیبی به شهرهای موشکی ایران در اعماق زمین وارد نمیآید. حمله به این اهداف نیازمند حضور بمبافکنهای حامل بمبهای سنگرشکن در آسمان است.
در کل فارغ از خسارت و تلفات و این که دیشب دقیقا چه اتفاقی افتاد، تصویر حمله در تعارض با تصویر برآمده از تهدیدهای اسرائیل بود و مطلوب اسرائیل را نساخت؛ کما این که نارضایتی اپوزیسیون و برخی محافل راستگرای اسرائیلی را به دنبال داشت. جدا از اعتراضات به محدود شدن حمله به اهداف نظامی، نبود تصاویری زنده از لحظه اصابت موشکها به اهداف، روایتپردازی اسرائیل را لاغر کرد.
اما در مقابل به دلیل مساحت کوچک اسرائیل، حملات موشکهای ایران فارغ از نتایج آن، قدرت مانور بیشتری برای پوشش کل این مساحت داشت و صحنه اصابت عدهای موشک به تصویرسازی تهران کمک کرد.
از این رو بعید نیست که اسرائیل با اقدامات غیر مستقیم در پی بهبود تصویر حمله برآید که برای نتانیاهو از اهمیت خاصی برخوردار است.
اما در نهایت آن تصویری مهم است که بر ادراک خصم اثر بگذارد.
نظر شما