یادداشت اختصاصی از حمید رضا حاجی اشرفی
من می دانم که نمی دانم
هر انسان دارای درک و شعور انتقاد و اصلاح را باید از درون فکر و اندیشه خویش شروع کند. هیچ کس کامل نیست ،قطعا همه نیاز به بیشتر دانستن و آگاه تر شدن نسبت به روند تحولات زندگی و اجتماع پیرامون و اوضاع خویش دارند .
هیچ کس در هیچ دوره ای به حد اعلا کمال نرسیده و نخواهد رسید. ضرب المثل پر مغز ایرانی که می گوید: همه چیز را همگان دانند. زیرا با گذشت هر روز و زمان، همه چیز در حال تغییر است. مثال اصحاب کهف در کلام الله قرآن مجید دقیقا در حال توصیف تغییرات در واحد زمان است!! که البته کمتر متوجه بحث علم مدیریتی این آیات شده ایم!!
نحوه رسیدن به موفقیت در جوامع توسعه یافته برگرفته از مشارکت گذاردن اندیشه ها و خرد جمعی می باشد . تاکید بر جمع گرایی در ادیان توحیدی بیشتر کارکرد آموزشی و مهارت افزایی فردی و اجتماعی دارد، بطوری که عبادات فردی و گروهی نیز در جهت ارتقا سطح اندیشه و خرد اجتماعی تعبیر و تاکید شده است.
در سال ۲۰۲۴ میلادی قرار داریم . شرایط زمانی و تحولات سترگ تکنولوژی و تلاش کشورهای صنعتی در به دست گرفتن سکانداری تحولات اقتصادی ژرف در حال وقوع تمدنی هر روز شتاب بیشتر و عمیق تری بخود می گیرد. مسابقه اصلی برای پیشتازی در صحنه دگردیسی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی جهانی در سطح فضای مجازی و خیابان و بازارهای سنتی نیست.
رقابت اصلی اکنون در دانشکده ها و پژوهشکده ها و شرکت های استارتاپ رشته های مختلف در کشورهای فرا صنعتی در جریان و هر روز شتاب بیشتری بخود می گیرد . به عنوان جهان سومی ها لازمست از خواب بیدار شویم. امروزه استارتاپ ها سکانداری تحولات دانش محور جهانی را به دست گرفته اند. چیز پیچیده ای نیست. مفهوم استارتاپ: [ نوآوری در تاسیس و اجرا علمی پروژه هاست]، به زبان ساده هر آنچه که جوانان در دبیرستانها، هنرستانها، آموزشگاههای فنی و حرفه ای، دانشگاه ها و کاسبان در کف بازار تجربه نموده اند را در قالب تیم های عملیاتی و اجرایی دور هم گرد می آورند و از درس های مثبت و منفی گذشته، طرح ریزی آینده ای موفق را به انجام می رسانند.
در تیم های استارتاپی، همه از [من بودن ها] به [ما شدن ها] تبدیل می شوند. هیچ کس بر عقاید و تجربیات شخصی خویش پافشاری نمی کند بلکه همه تجربیات و آموزه های خویش را در کارگروه ها به اشتراک می گذارند و با این روش مجموع خرد جمعی (تحلیل دلف ) تصمیم گیری بهینه می کنند. هیچ تصمیمی بدون [علم داده ها] و تجزیه و تحلیل درست آنها در استارتاپ ها گرفته نمی شود . استارتاپ هایی که در سال های ابتدایی قرن حاضر تاسیس شده اند، به صورت [آزمون - خطا] کار نمی کنند. هیچ استارتاپی در درون ساختمان نمی نشیند و در یک فضای انتزاعی از کل جامعه تصمیم گیری نمی کند .
آنها به صورت روز به روز و لحظه به لحظه اطلاعات و آمارها و ارقام رشته های تخصصی را رصد و تحلیل می کنند. به نحوه فعالیت رقبا نگاه می کنند. نه محو قدرت و توانایی رقبا می شوند و نه رقبای خویش را تحقیر و کوچک می شمارند. استارتاپ ها اعضا خود را به درجه ای از رشد فرهنگی، رفتار سازمانی رسانده اند که برای تک تک آدمها ارزش قائل هستند. برای آنها منافع جمعی وحفظ محیط زیست و پایداری زیست بوم در اولویت هر برنامه قرار دارد.
آنها منافع خود را در حفظ ارزش های اجتماعی می بینند. [من برترم ، من بیشتر میدانم، من زرنگ تر هستم] از جمله ضایعات دفن شده در گذشته توسط استارتاپ ها محسوب می گردد. کسب موفقیت های فردی در نتیجه موفقیت های جمعی در روش های استارتاپی به دست می آیند. استارتاپ ها از حفظ منافع فردی و طایفگی گذر کرده اند، آنها به حفظ منافع مردم یک اجتماع می اندیشند. به همین دلیل است که در اندیشه های اقتصادی استارتاپی تاسیس شرکت های سهامی عام و تعاونی بر انواع دیگر ارجح تر است .
استارتاپ ها با کمک علم و دانش و تجربیات نسل های مختلف، اطلاعات و داده ها را به خدمت گرفته اند. آنها غرق در تمجید گذشته ها و آنچه داشته اند نمی شوند. امروز نیز محو دیگران نیستند. آنها با احترام به تاریخ گذشته و تجربیات پیشین به ارزیابی دقیق وضعیت امروز و تجزیه و تحلیل [اکنون] می پردازند و سپس برای رفتن به آینده ای بهتر و رسیدن به رفاه و آسایش جمعی، برنامه ریزی می نمایند .
در سازماندهی از پیشکسوتان و جوانان به لحاظ برخورداری از ترکیب دانش و تجربه دعوت به همکاری در پیاده سازی پروژه ها می کنند. آنها می دانند که (همه چیز را همگان دانند) و بدین سبب، ذهن خود را برای یادگیری و توسعه فردی باز می کنند. برای کاهش حداکثری ریسک های منحرف کننده اهداف در هر پروژه ملی در اندیشه های استارتاپی آنانی موفق و پیشتازترند که [ می دانند که نمی دانند ! و دیگران هم می دانند ! ]
نظر شما